سرزمین رویاها پارت 7

💞TINA❤️ · 07:39 1400/07/09
سرزمین رویاها پارت 7

ببخشید دیر دادم

 

حالا

(وجی:شیرشو بدم دوغشو بدم.)

خفه 

بریدایدامه

💞سرزمین رویاها 💞

           💜P7💦

 

جلاردین :سوفیا نکنه از نقشم با خبر شده. 

 

سوفیا : هاهاها خانم کوچولو چرا میخوای فرار کنی ها

 

جلاردین :تو هیچ غلطی نمیکنی.

 

سوفیا :چرا میکنم خوبم میکنم

 

بعد یک دفعه از جادوش به سمت جلاردین پرتاب کرد اما جلاردین با سپر محافظت سد راهش شد.

 

جلاردین :تو نمیتونی هیچ غلطی بکنی چون من از تو قوی ترم با یک آرزو میتونم بکشمت.

 

سوفیا : تو هیچ وقت نمیتونی جلوی منو بگیری هیچ وقت هاهاها

 

جلاردین: پس آرزوم رو میکنم. من آرزو میکنم که دشمنم از من و خانوادم دوری کند.

 

سوفیا : تاکی اون معجون رو بده من وگرنه کاری میکنم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنند

 

تاکی:چشم خانم.

 

سوفیا:الان معجونو تو دهنشون ریختم.

 

(10.20 دقیقه بعد)

 

سوفیا:چرا چرا چشماشونو باز نکردن. جلاردیننننننننننن

 

جلاردین : من چه بدونممیدونستم اشک شوقت واقعی نیست.

 

سوفیا:خوب پس اینطوره من تو اهم اهم اهم (نشانه سرفه) اهم من دارم پیز میشم نهههههه

 

مارگارات:مامان تو چرا داری پیر میشی؟

 

سوفیا : هیچی نپرس فقط با دشمنت جلاردین بجن........