سرزمین رویاها پارت 6

💞TINA❤️ · 15:41 1400/07/07

 

شاید شبم بدم  چون کلاس ششم هستم درسام سخته و وقت ندارم ولی هر روز دویا سه پارت بدم تازه این بیشتر از همس 1000 تا کاراکتر

 

برو ایدامه

💞سرزمین رویاها 💞

             💜 P6💦

 

💙 از زبان جلاردین💙

هوف راحت شدم باید نقشه ای برای فرار بکشم. هوم این پسره رو باید گول بزنم 😈 یه فکریم به سرم زده هاهاها  خوب الان باید اجراش کنم.

 

جلاردین:ام تاکی شما چه قدرتی داری

تاکی:قدرتی که به گربه تبدیل میشم 😺

جلاردین:وای!  میدونی چرا جادوگر منو آورده تو قصر خودش؟

تاکی: نه چرا؟

جلاردین : ام خوب داستان از اینجاست که من قدرت آرزو کردن دارم از اونجاییم که جادوگر میدونه برای همین من رو آورده اینجا تا آرزو کنم همسر و دخترش زنده شن خوب منم نتوستم گفتم فقط یه معجون است

این شیشه همون معجون است. خوب وقتی رسیدیم

تو باید این معجونو تو دهنشون بریزی.

تاکی: خوب بعد تو چیکار میکنی

جلاردین : خب تو باید به من کمک کنی که فرار کنم معلوم بود سوفیا نمیذاره من برم قصرم.

 

💖 از زبان سوفیا 💞

خوب پس میخواد سر بادیگارد من کلاه بذاره (توجه داره از دوریبینی که تو باغ کار شده میبینه حتی صداهم میشنوه) خوب پس پدر و مادرشو دیگه نمیتونه ببینه هاهاها)

 

تاکی:خب باشه کمکت میکنم. عه رسیدیم پشت بوته هاس

 

💙 از زبان جلاردین 💙

 

وای اینجا چقدر قشنگه چمن صاف گل های سفیدو صورتی. چی وای نه این چرا یه دفعه اینجا ظاهر شد....